نظر اکثریت (با ذکر مبانی استدلال)
با توجه به اینکه آقای (ب) یعنی، خریدار، خود با مستأجر اولی توافق نموده و مدتی مالالاجاره را از وی دریافت مینموده است و پس از انتقال مغازه به غیر با حکم دادگاه و پرداخت یک دوم حق کسب و پیشه، آقای (ب) حکم تخلیۀ مغازه را از دادگاه اخذ نموده است، به نظر میرسد ایشان حق مراجعه به آقای (الف) را جهت مطالبۀ یک دوم حق کسب و پیشۀ پرداختی را نداشته باشد. اگر هم قائل باشیم که حق فسخ معامله را داشته به لحاظ اینکه پس از پیدا شدن عیب، ایشان از حق فسخ خویش استفاده ننموده و با مستأجر توافق کرده و مدتی مالالاجاره دریافت میکرده است؛ لذا اکنون حق فسخ و مراجعه به آقای (الف) را نخواهد داشت.
نظر اقلیت (با ذکر مبانی استدلال)
بعد از تخلیه یعنی بعد از معاملۀ آقای (الف) و (ب) عیب حاصل شده و عیبی که حادث شده در زمان مالکیت (ب) حاصل شده است؛ لذا آقای (ب) حق مراجعه به آقای الف را دارد.
نظریه ابرازی
بایستی ملاحظه کرد که ورود مستأجر در چه زمانی اتفاق افتاده است. در زمانی که مالک ملک آقای (ب) بوده است؛ لذا هیچ ارتباطی به آقای (الف) ندارد و مالک قبلی مسئول نیست؛ اما اگر قرار بود ملک طلق بخرد و بدون مستأجر و بعداً مستأجر با در دست داشتن حکم جدید از دادگاه وارد ملک شده؛ لذا مالک قبلی بایستی پاسخگو باشد اما نه بهعنوان مطالبۀ یک دوم حق کسب و پیشه؛ ولی مکلف به پرداخت خسارت به آقای (ب) است؛ یعنی، مابهالتفاوت خسارت ملک بدون مستأجر و با مستأجر. پس میتواند مابهالتفاوت را مطالبه نماید.[1]
.[1] نشست قضائی استان قم مورخ 10/9/1390.
برچسب : نویسنده : sargofli بازدید : 124